یوسف یوسف ، تا این لحظه: 10 سال و 25 روز سن داره

پسر بهار

خبر خبر خبر خوش

                    سلام به نفس مامان حال شیر دلاور خودم چطوره؟ خوبی گل پسرم؟ همه چیز رو براهه؟ خدا رو شکر غنچه ی باغ زندگیم مامان ایندفعه اومده تا اون خبر خوشی رو که گفته بود تو راهه رو بگه و اون خبر چیزی نیست جز خبر داماد شدن دایی میثم آقامیثم رو زنش دادیم بگو باریکلا زن خوشکلش دادیم بگو یاریکلا آره پسر گلم . الان که دارم این پست رو مینویسم دقیقا یک ماه از مراسم عقد کنون دایی جون گذشته و فردا اولین ماهگرد عقدشونه. این چند وقته هم که مطلب ننوشتم به خاطر این بوده که حسابی با مراسمای دایی میثم درگیر بودم. از خواستگار ی و نامزدی...
28 مهر 1393

اندر احوالات یوسف جان (4 ماهگی)

سلام غنچه ی باغ زندگیم درسته که کمی واسه نوشتن این مطلب دیر شده ولی عیب نداره به قول معروف دیر نوشتن بهتر از هرگز ننوشتنه. جونم برات بگه گلکم: بیشتر 4 ماهگی شما همزمان با ماه رمضان سپری شد. خیلی ناراحت بودم که نمیتونم روزه بگیرم ولی خوب چون خدا توی فکر کوچولوهایی مثل شماست دستور داده که ماماناشون روزه نگیرن. عیب نداره فقط یادت نره واسه مامان دعا کنی که ایشالا بتونه قضای روزه هاش رو به راحتی به جا بیاره. شبهای احیا رو هم شما گل پسرم همراه مامان و بابا توی مسجد شب زنده دار بودی و اصلا نخوابیدی. ماشالا بهت که اینقدر فهمیده و خوب هستی قبول باشه نفسم. آخرای ماه رمضان هم مامان جون و بابا جون و دایی محمد اومدن اهواز . خیلی ...
8 مهر 1393

من اومدم

سلام سلام صدتا سلام به یوسف گل گلاب الهی که مامان فدات بشه. میدونم که ایندفعه غیبتم خیلی طولانی شد ولی باور کن دلایل محکم و قانع کننده دارم که همه رو مو به مو توضیح خواهم داد. فقط کمی صبوری لازمه و کمی لبخند.... سعی میکنم تمام اتفاقات این دو ماهه رو بی کم و کاست واست بنویسم قند عسلم. راستی خیلی دوستت دارم ها........ این عکس رو علی الحساب داشته باش تا توی پستهای بعدی جریانش رو واست تعریف کنم.   ...
8 مهر 1393
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پسر بهار می باشد